خاندان بنوصصریبنوصَصْری، خاندانی از شام که بسیاری از علما و دولتمردان به آن منسوب بودهاند. فهرست مندرجات۲ - اعضای برجسته بنوصصری ۲.۱ - علی بن حسین صصری ۲.۲ - ابوالبرکات محفوظ بن حسن ۲.۳ - هبةاللّه بن محفوظ ۲.۴ - حسن بن هبةالله ۲.۴.۱ - آثار وی ۲.۵ - حسین بن هبةالله ۲.۵.۱ - اثر وی ۲.۶ - سالم بن حسن ۲.۷ - ابوالمواهب حسن بن سالم ۲.۸ - عبدالرحمان بن سالم ۲.۹ - محمد بن سالم ۲.۱۰ - ابراهیم بن عبدالرحمان ۲.۱۱ - سالم بن محمد ۲.۱۲ - ابوالعباس احمد بن محمد ۲.۱۳ - محمد بن محمدصصری ۳ - فهرست منابع ۴ - پانویس ۵ - منبع ۱ - پیشینهاز نیای آنها، صصری، در منابع اطلاعی یافت نمیشود. کلمه صصری به صورتهای مختلفی چون صَصْری، صَصَری، صَصَرّی، صَصَرّا، صَصُرا، صَصُرّا، حتی به تصحیف، صَعْرا و صَفْرا نیز آمده، لیکن صورت صحیح آن صَصْری است. نسبتهایی چون رَباعی، طالبی (در بعضی منابع، به نادرست: ثعلبی) و بَلَدی در سرگذشت نامه اعضای این خاندان میتواند در خصوص ریشه آنان راهنما باشد. از آنجا که بَلَد در موصل قرار دارد، و طالب نیز یکی از شاخههای قبیله ربیعه است، میتوان نتیجه گرفت که صصری خانوادهای منسوب به طالب بوده که در بلد زندگی میکرده و در زمانی پیش از قرن پنجم به شام کوچیده است. بنوصصری، ابتدا، در منطقه بابُ توما، در شمال شرقی، و سپس در دامنه کوه جبل قاصیون، در شمال غربی دمشق، ساکن شدهاند، که در اینجا قبرستانی نیز منسوب به آنها وجود دارد. چون در منابع از وجود افراد خاندان صصری در زمان قبل از نیمه اول قرن پنجم و بعد از قرن نهم اثری دیده نمیشود، ظاهراً مشهورترین شخصیتهای این خاندان در فاصله این دو تاریخ زندگی میکردهاند. از آنجا که منسوبان برجسته خاندان صصری گاه، به قاهره فراخوانده میشدند و اموالشان مصادره میشد، معلوم میشود که اقتدار اقتصادی آنها خیلی زیاد بوده تا جایی که حکومت وقت را ناراحت میکرده است. تمامی اعضای این خاندان شافعی مذهب بودهاند. ۲ - اعضای برجسته بنوصصریاعضای برجسته بنوصصری عبارتاند از: ۲.۱ - علی بن حسین صصریابوالحسن علی بن حسین بن احمد بن محمد بن حسین بن صصری از محدثان بسیاری، بویژه از تمّام رازی، نقل حدیث کرده است از خود او نیز عالمانی چون خطیب بغدادی و نواده دختریاش، ابن اکفانی، نقل حدیث کردهاند. ابن عساکر، او را ثقه دانسته است. وی در ۲۳ محرم۴۶۷ در دمشق درگذشت. [۱]
ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۲، ص۲۴، عمان (بی تا).
۲.۲ - ابوالبرکات محفوظ بن حسنابوالبرکات محفوظ بن حسن بن محمد در ۴۶۵ متولد شد. بنوصصری از نسل او ادامه یافت. وی از نصر بن احمد همدانی حدیث شنید، و نوهاش، ابوالمواهب، و قاسم بن عساکر از او نقل حدیث کردهاند. ابن عساکر نیز میگوید که از او در خانهاش، واقع در باب توما، حدیثی شنیده است. ابوالبرکات در ۱۸ ذیحجه ۵۴۵ درگذشت و در قبرستان خانوادگی باب توما به خاک سپرده شد. [۶]
ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۶، ص۲۸۵، عمان (بی تا).
[۷]
محمد بن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۲۱، ص۲۶۷، چاپ بشار عواد معروف و محیی هلال سرحان، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
۲.۳ - هبةاللّه بن محفوظصائنالدین ابوالغنائم هبةاللّه بن محفوظ بن حسن در ۵۱۱ در دمشق متولد شدو قرآن را حفظ کرد، در دمشق، مکه و مدینه از ابومحمد هبة الله بن احمد بن طاووس بغدادی قرائت، و از یحیی بن بطریق، جمال الاسلام ابوالحسن علی بن مُسَلَّم السُلَمی حدیث و فقه آموخت. در بیست سالگی مسند قضا یافت. ابن عماد میگوید که او صالح و ثقه بوده است. صائنالدین در جمادی الثانی ۵۶۳ در دمشق وفات کرد و در قبرستان خانوادگی باب توما به خاک سپرده شد. [۹]
عبدالعظیم بن عبدالقوی منذری، التکملة لوفیات النقله، ج۳، ص۲۴۱، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
[۱۰]
عبدالعظیم بن عبدالقوی منذری، التکملة لوفیات النقله، ج۳، ص۵۳۳، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
[۱۱]
محمد بن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۲۱، ص۷۷، چاپ بشار عواد معروف و محیی هلال سرحان، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
[۱۲]
عبدالرحیم بن حسن اسنوی، طبقات الشافعیه، ج۲، ص۱۴۳ـ ۱۴۴، چاپ عبدالله جبوری، ریاض ۱۴۰۰/ ۱۹۸۰.
۲.۴ - حسن بن هبةاللهبهاءالدین ابوالمواهب حسن بن هبةالله بن محفوظ. حافظ حدیث بود و در ۵۳۷ در دمشق زاده شد. در شهرهایی چون بغداد، دمشق، حلب، حماة، همدان، اصفهان، بیت المقدس، موصل، تبریز و تکریت، از نیای خود، محفوظ، و از بسیاری از علما، از قبیل ابن قلانسی، ابن سعدون قرطبی، ابن شاتیل و نصرالله بن محمد صیصی حدیث شنید. او مدتها از استاد خود، ابن عساکر، علم آموخت و روایات زیادی نقل کرد. علمایی همچون پسرش، سالم، و ابن دُبیثی احادیثی از او نقل کردهاند. ابن دبیثی او را راوی ثقه دانسته است. ۲.۴.۱ - آثار ویوی مؤلف آثاری چون معجم الشیوخ، فضائل الصحابه، فضائل بیت المقدس، عوالی ابن عُیَینه و رباعیات التابعین است، لیکن، معلوم نیست که این آثار تا به امروز باقیمانده باشند. ابوالمواهب در ۵۸۶ در دمشق درگذشت و در قبرستان خانوادگی جبل قاصیون (تربت الصصریّه) به خاک سپرده شد [۱۴]
ابن دبیثی، ذیل تاریخ بغداد، ج۱۵، ص۱۶۹، بیروت ۱۴۰۵/ ۱۹۸۵.
[۱۵]
عبدالعظیم بن عبدالقوی منذری، التکملة لوفیات النقله، ج۱، ص۱۴۶ـ ۱۴۸، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
[۱۶]
ابن عبدالهادی مقدسی، طبقات العلماء الحدیث، ج۴، ص۱۳۴ـ ۱۳۶، چاپ اکرم بوشی و ابراهیم زیبق، بیروت ۱۴۰۹/ ۱۹۸۹.
[۱۸]
محمد بن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۲۱، ص۲۶۴۲۶۶، چاپ بشار عواد معروف و محیی هلال سرحان، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
[۱۹]
محمد بن احمد ذهبی، تذکرة الحفاظ، ج۴، ص۱۳۵۸ـ ۱۳۶۰، حیدرآباد دکن ۱۳۷۵ـ۱۳۷۷/ ۱۹۵۵ـ ۱۹۵۸.
[۲۰]
خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج۱۲، ص۱۸، چاپ احسان عباس و شکری فیصل، ویسبادن ۱۹۸۱۱۹۸۲.
[۲۴]
اسماعیل بغدادی، ایضاح المکنون، ج ۱، ستون ۵۴۷، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰
[۲۵]
اسماعیل بغدادی، ایضاح المکنون، ج ۲، ستون ۱۳۰_ ۱۹۶_۵۰۹، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
[۲۶]
اسماعیل بغدادی، هدیة العارفین،ج ۱، ستون ۲۷۹، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
[۲۷]
محمدبن جعفر کتانی، الرسالة المستطرفه، ج۱، ص۹۹، چاپ محمد منتصر، دمشق ۱۳۸۳/ ۱۹۶۴.
[۲۸]
محمدبن جعفر کتانی، الرسالة المستطرفه، ج۱، ص۱۵۹، چاپ محمد منتصر، دمشق ۱۳۸۳/ ۱۹۶۴.
[۲۹]
صلاح الدین منجد، معجم المورخین الدمشقیین، ج۱، ص۵۷، بیروت ۱۳۹۸/۱۹۷۸.
۲.۵ - حسین بن هبةاللهشمسالدین ابوالقاسم حسین بن هبة الله بن محفوظ، برادر بهاءالدین ابوالمواهب است. او در دهه ۵۳۰، در دمشق به دنیا آمد و نزد ابن ابیعصرون فقه شافعی آموخت. در بغداد، دمشق، حلب و مکه از پدر و جدّ خود، یعنی محفوظ بن صصری، از جدّ مادری خود، ابوالمکارم عبدالواحد بن هلال، و از صدها عالم دیگر، از قبیل ابوالنجیب سهروردی و سِبط خیّاط، حدیث شنید. ۲.۵.۱ - اثر ویاثری در هفده جزء دارد که حاوی سرگذشتنامه استادان اوست. علمای مشهوری چون مُنذری، ضیاءالدین مقدسی و ابن صابونی روایاتی از او نقل کردهاند. او در ۲۳ محرم ۶۲۶، در دمشق درگذشت. [۳۰]
عبدالعظیم بن عبدالقوی منذری، التکملة لوفیات النقله، ج۳، ص۲۴۰ـ ۲۴۱، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
[۳۲]
محمد بن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۲۲، ص۲۸۲ ۲۸۴، چاپ بشار عواد معروف و محیی هلال سرحان، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
[۳۳]
محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ بشار عواد معروف، حوادث و وفیات ۶۲۱ـ۶۳۰، ۶۳۱ـ۶۴۰، بغداد ۱۳۹۷/۱۹۷۷.
[۳۴]
خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج۱۳، ص۵۱، چاپ احسان عباس و شکری فیصل، ویسبادن ۱۹۸۱۱۹۸۲.
۲.۶ - سالم بن حسنامینالدین ابوالغنائم سالم بن حسن بن هبة الله، در پنج سالگی، با پدر، به قصد کسب علم سفر کرد. قرآن را حفظ نمود و فقه شافعی، حدیث و ادبیات فرا گرفت و از ابن مُنقذ و ابن شاتیل حدیث شنید. علمایی چون ابومحامد اسماعیل بن حامد قوصی و زکی الدین ابوعبدالله محمد بن بِرزالی نیز از او روایت کردهاند. او، به عنوان مقام مسئول حکومتی، خدماتی اجتماعی از قبیل حمایت از کودکان یتیم ، رسیدگی به امور وراثتی و صحّی نیز انجام میداد. در ۳ جمادی الثانی ۶۳۷، در شصت سالگی، در دمشق درگذشت [۳۷]
عبدالعظیم بن عبدالقوی منذری، التکملة لوفیات النقله، ج۳، ص۵۳۳، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
[۳۹]
محمد بن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۲۳، ص۶۰۶۱، چاپ بشار عواد معروف و محیی هلال سرحان، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
[۴۰]
محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ بشار عواد معروف، حوادث و وفیات ۶۲۱ـ۶۳۰، ۶۳۱ـ۶۴۰، بغداد ۱۳۹۷/۱۹۷۷.
[۴۱]
خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج ۱۵، ص ۷۹ ۸۰، چاپ احسان عباس و شکری فیصل، ویسبادن ۱۹۸۱۱۹۸۲.
۲.۷ - ابوالمواهب حسن بن سالمبهاءالدین ابوالمواهب حسن بن سالم بن حسن، از ابوالیُمْن کِنْدی و عمر بن محمد بن طَبَرزَد حدیث شنید. علمایی چون برادرزادهاش، قاضی نجمالدین احمد بن محمد، و عبدالمؤمن بن خلف دمیاطی از او روایت کردهاند. در ۴صفر ۶۶۴، در شصت و شش سالگی در دمشق وفات کرد. [۴۴]
خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج۱۲، ص۱۸، چاپ احسان عباس و شکری فیصل، ویسبادن ۱۹۸۱۱۹۸۲.
۲.۸ - عبدالرحمان بن سالمشرفالدین ابومحمد عبدالرحمان بن سالم بن حسن، او از ابوالیمن کندی، عمر بن محمد بن طبرزد و حنبل بن عبدالله رُصافی حدیث شنید. از خود او نیز برادرزادهاش، قاضی نجمالدین احمد بن محمد، روایاتی نقل کرده است. وی در مقامهای مختلف حکومتی، از قبیل وزارت و نظارت دیوانی انجام وظیفه میکرد. در ۱۱ شعبان ۶۶۴، در شصت و نه سالگی در دمشق درگذشت. [۴۷]
خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج ۱۸، ص۸۸، چاپ احسان عباس و شکری فیصل، ویسبادن ۱۹۸۱۱۹۸۲.
[۴۸]
احمد بن علی مقریزی، کتاب السلوک لمعرفة دول الملوک، ج۱، ص۵۵۴، چاپ محمد مصطفی زیاده، قاهره ۱۹۳۹ـ ۱۹۵۸
[۴۹]
ابن عماد، شذرات الذّهب فی اخبار من ذهب، قاهره ۱۳۵۰ـ۱۳۵۱.
۲.۹ - محمد بن سالمعمادالدین ابوعبدالله محمد بن سالم بن حسن در ۵۹۸، در دمشق متولد شد. در شام و مصر از پدرش، و علمایی چون ابوالیمن کندی، عمر بن محمد بن طبرزد و ابوالمجد محمد قزوینی حدیث شنید. پسرش نجمالدین، عبدالمؤمن بن خلف دمیاطی، و بسیاری دیگر از عمادالدین روایت حدیث کردهاند. او قاضی و از شخصیتهای دینی و دولتی زمان خود بود و در ۲۰ ذیقعده ۶۷۰، در دمشق درگذشت. [۵۱]
خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج۳، ص۷۱، چاپ احسان عباس و شکری فیصل، ویسبادن ۱۹۸۱۱۹۸۲.
[۵۵]
خیرالدین زرکلی، الاعلام، ج۷، ص۳، قاهره ۱۳۷۳ـ۱۳۷۸/۱۹۵۴ـ۱۹۵۹.
۲.۱۰ - ابراهیم بن عبدالرحمانجمالالدین ابواسحاق ابراهیم بن عبدالرحمان بن سالم، پسر ابومحمد عبدالرحمان است. وی بیش از قلمرو علم، در امور حکومتی فعالیت میکرد. در ۶۷۸ «ناظرالدَواوین» (بازرس سازمانها یا ادارات حکومتی) شد. یک سال بعد، از این سمت بر کنار، و بیشتر اموالش مصادره شد. در ۶۸۲ به عنوان محتسب خدمت میکرد، لیکن مدتی بعد دوباره به سمت قبلی خود بازگشت. در ۶۸۷، به همراه بعضی از اشراف دمشق، به قاهره که مرکز سلطنت بود، فراخوانده شد و خلعت یافت و به دمشق بازگشت. او تا آخر عمر شغل دیوانی داشت. جمالالدین با دختر عموی خود، اسماء دختر محمد بن سالم، ازدواج کرد و صاحب دو فرزند، به نامهای محمد (متوفی ۷۱۷) و مَلْکه (متوفی ۷۴۹)، شد. محمد نیز همچون پدرش در سمتهای مختلف حکومتی انجام وظیفه میکرد، او در سفر حج درگذشت و در مکه به خاک سپرده شد. ملکه نیز به پیروی از مادرش، به علم حدیث پرداخت. [۵۶]
اسماعیل بن علی ابوالفداء، تاریخ ابوالفداء، ج۴، ص۱۱۲ـ۱۱۳، استانبول ۱۲۸۶.
[۵۷]
محمد بن احمد ذهبی، العبر فی خبر من غبر، چاپ ابوحاجر محمد سعید، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
[۵۸]
محمد بن علی حسینی، ذیل تذکرة الحفاظ، ج۱، ص۱۰۷، حیدرآباد ۱۳۷۶/۱۹۵۶.
[۵۹]
عبدالله بن اسعد یافعی، مرآة الجنان، ج۴، ص۲۹۰ـ۲۹۱، حیدرآباد ۱۳۳۴ـ۱۳۳۹.
[۶۱]
ابن حجر عسقلانی، الدرر الکامنه فی اعیان المائة الثامنه، ج۱، ص۳۵۹ـ۳۶۰، حیدرآباد دکن ۱۳۴۸ـ۱۳۵۰/ ۱۹۲۹ـ۱۹۳۱.
[۶۲]
ابن عماد، شذرات الذّهب فی اخبار من ذهب، ج۶، ص۱۰۵، قاهره ۱۳۵۰ـ۱۳۵۱.
[۶۳]
عمررضا کحاله، اعلام النساء، ج۱، ص۶۳ـ۶۴، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
۲.۱۱ - سالم بن محمدامین الدین ابوالغنائم سالم بن محمد بن سالم، در ۶۴۴ به دنیا آمد. او پسر ابوعبدالله محمد است (مذکور در قبل). از علمایی چون رشید العطار و مکی بن علاّن قیسی حدیث شنید. او قاضی «ناظرالخاصّ» و «وکیل الخاصّ» بود (۶۹۱)، پس از فوت عمویش ناظرالدواوین شد. در ۶۹۶ به قاهره دعوت شد. در آنجا حدود شصت هزار درهم از ثروتش را مصادره، و خودش را از مقامش عزل کردند، اما دوباره، به مقام قضا گماشته شد. امین الدین در مقامهایی چون نظارت خزانه و دیوان الکبیر نیز خدمت میکرد. در اواخر عمر، به حج رفت و در بازگشت، در منزل خود گوشه عزلت گزید. در ۱۸ ذیحجه ۶۹۸، در دمشق فوت کرد. [۶۴]
خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج۱۵، ص۵۷، چاپ احسان عباس و شکری فیصل، ویسبادن ۱۹۸۱۱۹۸۲.
[۶۵]
احمد بن علی مقریزی، کتاب السلوک لمعرفة دول الملوک، ج۲، ص۳۱۶، چاپ محمد مصطفی زیاده، قاهره ۱۹۳۹ ۱۹۵۸.
۲.۱۲ - ابوالعباس احمد بن محمدنجمالدین ابوالعباس احمد بن محمد بن سالم، در ذیقعده ۶۵۵ به دنیا آمد. برادر کوچک ابوالغنائم سالم، و مشهورترین شخصیت خاندان صصری است. هنوز، خردسال بود که در درسهایِ رشید العطّار شرکت میکرد. از پدر، عموها، جد مادری خود، یعنی مسلم بن علاّن، و از علمایی چون ابن عبدالدائم و ابن ابوالیُسْر حدیث شنید. نزد فقیهان مشهور شافعی، چون فرکاح و شمس الدین اصفهانی، درس فقه و اصول، و نزد شرفالدین احمد بن ابراهیم فزاری نحو آموخت. او از ۱۸۰ عالم اجازه گرفت. مدتی کاتب دیوان انشا بود و به فراگیری خوشنویسی پرداخت. نجمالدین در مدرسههای عادلیّه، امینیّه و غزّالیّه تدریس میکرد. در ۶۹۵، در سمت قاضی عسکری، در مذاکرات سیاسی با قازان محمودخان، فاتح دمشق، شرکت کرد (۶۹۹). سپس، به سمت قاضی القضاتی دمشق گمارده شد (۷۰۲). نجم الدین، به درخواست منسوبانش، شیخ الشیوخ خانقاه سُمَیْساطیّه نیز شد (۷۱۶). او در جنبشی بر ضد ابن تیمیّه شرکت داشت و در اعتراض به توجه حکومت به آن عالم تصمیم بر استعفا گرفت، لیکن استعفایش پذیرفته نشد. نجمالدین به شعر نیز علاقه داشت، و شعرایی، چه در دوره حیات چه پس از مرگش، در آثار خود، او را مدح کردهاند. او در ۱۶ ربیع الاول ۷۲۳ در دمشق وفات کرد. [۶۷]
محمد بن احمد ذهبی، العبر فی خبر من غبر، ج۴، ص۵۱، چاپ ابوحاجر محمد سعید، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
[۷۳]
ابن قاضی شهبه، طبقات الشافعیه، ج۲، ص۲۴۹ـ۲۵۱، چاپ عبدالحلیم خان، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
[۷۴]
ابن حجر عسقلانی، الدرر الکامنة فی اعیان المائة الثامنه، ج۱، ص۲۶۳ـ۲۶۴، حیدرآباد دکن ۱۳۴۸ـ۱۳۵۰/ ۱۹۲۹ـ۱۹۳۱.
[۷۶]
ابن تغری بردی، المنهل الصافی و المستوفی بعد الوافی، ج۲، ص۹۷۹۹، چاپ محمد محمدامین و سعید عبدالفتاح عاشور، قاهره ۱۹۸۴ ۱۹۸۵.
[۷۷]
ابن تغری بردی، المنهل الصافی و المستوفی بعد الوافی، ج۲، ص۳۸۴، چاپ محمد محمدامین و سعید عبدالفتاح عاشور، قاهره ۱۹۸۴ ۱۹۸۵.
[۷۸]
عبدالقادر بن محمد نعیمی دمشقی، الدارس فی تاریخ المدارس، ج۱، ص۱۳۲۱۳۳، چاپ جعفر حسینی، قاهره ۱۹۸۸.
[۸۱]
خیرالدین زرکلی، الاعلام، ج۱، ص۲۱۴، قاهره ۱۳۷۳ـ۱۳۷۸/۱۹۵۴ـ۱۹۵۹.
۲.۱۳ - محمد بن محمدصصریمحمد بن محمد بن محمد بن نجمالدین احمد، در منابع، اطلاعاتی راجع به او یافت نمیشود. شهرت وی برای اثری به نام الدّرة المُضیئة فی الظاهریه درباره تاریخ دمشق در سالهای ۷۸۶ـ۷۹۹ است. به عقیده برینر، که الدرة المضیئه را به انگلیسی برگردانده و به همراه متن اصلی به چاپ رسانده است (برکلی ۱۹۶۳) احتمال اینکه او نوه نجمالدین ابوالعباس بوده باشد بیشتر است. برینر تاریخ درگذشت او را ۸۰۰ یا ۸۰۱ حدس زده است، و از حواشی موجود در الدرة المضیئه معلوم میشود که مؤلف آن دارای اثری به نام دُرَر الافکار فی غرایب الاخبار نیز بوده است، که در حال حاضر موجود نیست. [۸۲]
ابن حجر عسقلانی، الدرر الکامنة فی اعیان المائة الثامنه، ج۱، ص۲۶۱ـ ۲۶۲، حیدرآباد دکن ۱۳۴۸ـ۱۳۵۰/ ۱۹۲۹ـ۱۹۳۱.
۳ - فهرست منابع(۱) ابن تغری بردی، المنهل الصافی و المستوفی بعد الوافی، چاپ محمد محمدامین و سعید عبدالفتاح عاشور، قاهره ۱۹۸۴ـ ۱۹۸۵. (۲) ابن تغری بردی، النجوم الزاهرة فی ملوک مصر و القاهره، قاهره ۱۹۵۶. (۳) ابن حجر عسقلانی، الدرر الکامنة فی اعیان المائة الثامنه، حیدرآباد دکن ۱۳۴۸ـ۱۳۵۰/ ۱۹۲۹ـ۱۹۳۱. (۴) ابن دبیثی، ذیل تاریخ بغداد، بیروت ۱۴۰۵/ ۱۹۸۵. (۵) ابن شاکر کتبی، فوات الوفیات و الذیل علیها، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۷۳ـ۱۹۷۴. (۶) ابن عبدالهادی مقدسی، طبقات العلماء الحدیث، چاپ اکرم بوشی و ابراهیم زیبق، بیروت ۱۴۰۹/ ۱۹۸۹. (۷) ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، عمان (بی تا). (۸) ابن عماد، شذرات الذّهب فی اخبار من ذهب، قاهره ۱۳۵۰ـ۱۳۵۱. (۹) ابن قاضی شهبه، طبقات الشافعیه، چاپ عبدالحلیم خان، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷. (۱۰) ابن قلانسی، تاریخ دمشق، چاپ سهیل زکار، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳. (۱۱) ابن کثیر، البدایه و النهایه، قاهره ۱۳۵۱ـ ۱۳۵۸/ ۱۹۳۲ـ۱۹۳۹. (۱۲) اسماعیل بن علی ابوالفداء، تاریخ ابوالفداء، استانبول ۱۲۸۶. (۱۳) عبدالرحیم بن حسن اسنوی، طبقات الشافعیه، چاپ عبدالله جبوری، ریاض ۱۴۰۰/ ۱۹۸۰. (۱۴) اسماعیل بغدادی، ایضاح المکنون، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰. (۱۵) اسماعیل بغدادی، هدیة العارفین، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰. (۱۶) محمد بن علی حسینی، ذیل تذکرة الحفاظ، حیدرآباد ۱۳۷۶/۱۹۵۶. (۱۷) محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ بشار عواد معروف، حوادث و وفیات ۶۲۱ـ۶۳۰، ۶۳۱ـ۶۴۰، بغداد ۱۳۹۷/۱۹۷۷. (۱۸) محمد بن احمد ذهبی، تذکرة الحفاظ، حیدرآباد دکن ۱۳۷۵ـ۱۳۷۷/ ۱۹۵۵ـ ۱۹۵۸. (۱۹) محمد بن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، چاپ بشار عواد معروف و محیی هلال سرحان، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶. (۲۰) محمد بن احمد ذهبی، العبر فی خبر من غبر، چاپ ابوحاجر محمد سعید، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵. (۲۱) خیرالدین زرکلی، الاعلام، قاهره ۱۳۷۳ـ۱۳۷۸/۱۹۵۴ـ۱۹۵۹. (۲۲) عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری. (۲۳) عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، طبقات الحفاظ، چاپ علی محمد عمر، قاهره ۱۳۹۳/۱۹۷۳. (۲۴) محمد بن علی شوکانی، البدر الطالع، قاهره ۱۳۴۸. (۲۵) خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، چاپ احسان عباس و شکری فیصل، ویسبادن ۱۹۸۱ـ۱۹۸۲. (۲۶) محمد بن جعفر کتانی، الرسالة المستطرفه، چاپ محمد منتصر، دمشق ۱۳۸۳/ ۱۹۶۴. (۲۷) عمررضا کحاله، اعلام النساء، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴. (۲۸) احمد بن علی مقریزی، کتاب السلوک لمعرفة دول الملوک، چاپ محمد مصطفی زیاده، قاهره ۱۹۳۹ـ ۱۹۵۸. (۲۹) صلاح الدین منجد، معجم المورخین الدمشقیین، بیروت ۱۳۹۸/۱۹۷۸. (۳۰) عبدالعظیم بن عبدالقوی منذری، التکملة لوفیات النقله، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱. (۳۱) عبدالقادر بن محمد نعیمی دمشقی، الدارس فی تاریخ المدارس، چاپ جعفر حسینی، قاهره ۱۹۸۸. (۳۲) عبدالله بن اسعد یافعی، مرآة الجنان، حیدرآباد ۱۳۳۴ـ۱۳۳۹. (۳۳) W M Brinner, "The Banu ¦ Sasra ¦ : a study in the transmission of a scholarly tradition", Arabica , VII/۲ (۱۹۶۰) ;. (۳۴) Ibn Sasra ¦ , A chronicle of Damascus ۱۳۸۹-۱۳۹۷ , tr William M Brinner, Berkeley ۱۹۶۳ ۴ - پانویس۵ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «خاندان بنوصصری»، شماره۱۹۲۴. . ردههای این صفحه : تراجم | خاندان ها | درگذشتگان سده 5 (قمری) | درگذشتگان سده 6 (قمری) | درگذشتگان سده 7 (قمری) | درگذشتگان سده 9 (قمری) | علمای اهل سنت | علمای قرن پنجم | علمای قرن ششم | علمای قرن هشتم | علمای قرن هفتم | نسب شناسی
|